پانترکیسم، مسلک دروغ و فریب
فرقه و مسلک ضالهی پانترکیسم در طی بیش از یکصد و پنجاه سالی که از پیدایش آن بهدستِ صهیونیستها میگذارد، طیف وسیعی از جنایتهای مختلف را در کارنامهی ننگین و ضدانسانی خود به ثبت رسانده است: از نسلکشی ارمنیان در سدههای گذشته تا پرورش درندگانی به نام «داعش» در عصر حاضر. فتنهانگیزی، نفرتپراکنی و تفرقهافکنی در میان ملل خاورمیانه و به ویژه ایرانیان یکی دیگر از توطئههای این فرقه است که از طریق آن میخواهد مردم کشورهای مورد هدف را به جان هم بیندازد و در نهایت، قلمرو سیاسی و سلطهی ارضی خود را در میان چنین کشورهایی گسترش دهد.
همانطور که میدانید، فرقهی پانترکیسم برای پیشبُرد این توطئهی پلید در ایران، دو نیرنگِ عمده را در پیش گرفته است:
1. تلاش میکند که ایرانیان را مردمانی دارای هویت و تبار و ملیتی جدا از هم و چندگانه نشان دهد که گویی بهزور و اجبار در یکجا و در چارچوب یک کشور جمع شدهاند! آنان در همین راستا، چنین تبلیغ میکنند که ایرانیان آذری نه همتبار و همخون و همهویت با دیگر ایرانیان، بلکه از اصل و تبار و سلالهی قوم اُغوز (در منابع اسلامی: غُز) هستند! اغوزها زردپوستانی درنده و خونریز بودند که در سرزمین مغولستان میزیستند. آنان در سدهی پنجم هجری به ایران تاختند و مردمان مظلومش را به خاک و خون کشیدند:
- غُزان بر شهرها دست یافتند و بیدادگریهایی از ایشان دیده شد که نظیر آنها شنیده نشده بود. (ابن اثیر، تاریخ کامل، ترجمهی ابوالقاسم حالت، تهران، 1371، ج 26، ص 242)
اما در پی مجاهده و ایستادگی ایرانیان، این درندگان ددمنش بهزودی پراکنده و از ایران رانده شدند.
2. میکوشد زبان و نوشتار و فرهنگ منحط ترکیه و جمهوری جعلی آذربایجان را از طریق رسانههای مکتوب و سایبری و شبکههای ماهوارهای در شمال غرب ایران ترویج دهد و در نهایت، ایرانیان آذری را در فضای فکری و فرهنگی و اجتماعی کشور داعشپرور ترکیه و جمهوری صهیونیستگرای به اصطلاح آذربایجان، آسیمیله کند و از طریق، مقدمات و زمینههای تجزیهی شمال غرب ایران و پیوستن آن را به کشورهای یاد شده فراهم کند. دقیقاً از همین روست که پانترکیستهای مزدور و معاند، پرچم این دو کشور را در ورزشگاهها یا در تجمعات، به راحتی به دست میگیرند!
باری، پانترکیستها، این اربابان جعل و دروغ و فریب، برای پیشبرد دسیسههای شوم و پلید خود برای نابودی ملتهای یکپارچهی منطقه و تصاحب و مصادرهی سرزمین آنها، پیوسته و از طریق همهی رسانههای موجود - چه مکتوب، چه تصویری و چه سایبری - مشغول فریب و تحمیق و گمراه کردن عوام و نشر و تبلیغ آسودهی آرای ضدانسانی و ضدایرانی و ضداسلامی خودند.
*****************************
- ورود اُغوزها به آذربایجان در دههی نخست قرن پنجم هجری باعث بروز تغییرات عمده در نظام اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی منطقه و شهر تبریز شد (تبریز: مادرشهر؛ 1394، ص 10)
تهاجم اغوزها به آذربایجان - که آدمکُشانه و تاراجگرانه بود - موجب بروز هیچ تغییری در «نظام اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی منطقه و شهر تبریز» نشد و نه تنها هیچ سند و منبع همزمانی به وقوع چنین تغییراتی گواهی نمیدهد، بلکه به تصریح متون تاریخی موجود، اغوزها به زودی از آذربایجان رانده و پراکنده شدند:
«غزان به آذربایجان داخل شدند و در سراسر آن بلاد آشفتگیها پدید آوردند و قتل و غارتها کردند. در سال ۴٢٩ غزان وارد مراغه شدند، مردمش را کشتند و مساجدش را آتش زدند و با کردان هذبانیه نیز چنین کردند. مردم شهرها به مدافعه برخاستند. کردان هذبانى نیز به یاریشان برخاستند و آنان را از آذربایجان راندند.
در سال ۴٣٢ وهسودان در تبریز از غزان کشتار کرد. بدین گونه که جمع کثیرى از ایشان را به مهمانى دعوت نمود و سى تن از سرانشان را بگرفت و بکشت. باقى به ارمینیه و از آنجا به بلاد هکاریان در اعمال موصل رفتند.» (ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366، ج 3، صص 736-735)
- مهاجرت اولین گروههای ترکتبار به منطقهی آذربایجان به دورهی ساکا - اسکیتها بر میگردد (تبریز: مادرشهر؛ ص 10، پانویس 12)
ترک بودن قوم کهن «سکاها» دروغ و فریبی است که آن را در همهی این نوع آثار میتوان مشاهده کرد. در واقع، پیروان و مبلغان این مسلک برای آنکه ترکان زردپوست مغولستانی را - که تا سدهی هشتم میلادی حتی خطی برای نوشتن نداشتند - در امر تمدن و فرهنگ، پیشگام و پیشرو وانمود کنند، چارهای جز این نیافتهاند که همهی اقوام باستانی جهان، از سومریان تا سکاها را ترکتبار جلوه دهند. اما چنانکه در همهی منابع علمی و آکادمیک جهان مضبوط است، سکاها تیرهای ایرانی بودند و به یکی از زبانهای ایرانی سخن میگفتند (رنه گروسه؛ امپراتوری صحرانوردان؛ تهران: علمی و فرهنگی، 1365، ص 34؛ یوسیف اُرانسکی؛ مقدمه فقهاللغه ایرانی؛ تهران: پیام، 1379، صص 63-60).
- برخی منابع و نتایج تحقیقات حتی از ریشهی قبچاقی - ترکی اکثریت قاطع جمعیت کنونی بلغار، مجار، اوکراینی و حتی روس سخن رانده و یکی از اهداف اصلی انگیزاسیون در اروپا در قرون وسطی را حذف ترکتباران از عرصهی اجتماعی - سیاسی و حتی دینی اروپا عنوان نمودهاند. موبور و چشم آبی بودن هونهای سفید و قبچاقها بارها در منابع مختلف آمده است! (تبریز: مادرشهر؛ ص 11-10، پانویس 12)
چنین داستانِ خیالی و موهومی را شاید فقط بتوان در لابهلای افسانههای هزار و یک شب یافت! هیچ یک از اجزای این فانتزی خندهدار انطباقی با عقل و علم و منطق ندارد و جالب اینکه نویسندهاش نیز دقت دارد که نام و نشان آن «برخی منابع و نتایج تحقیقات» را نبرد و ندهد تا ناخواسته بیپایه بودن داستانش برملا نشود!
- ابنخلدون مینویسد: در کتابها هست که ایران سرزمین ترکان است اما دانشمندان و نسبشناسان فارس به کلی این مسئله را انکار میکنند (تبریز: مادرشهر؛ ص 11، پانویس 12)
چنانکه خودتان نیز متوجه شدید، چنین مطلب موهوم و دروغآمیز، بلکه مضحکی در هیچکجای کتاب ابنخلدون وجود ندارد و معلوم است که نویسندگان چنین کتابهایی چرا و به چهانگیزهای اقدام به تحریف تاریخ و دروغپراکنی میکنند.
- طبری در وقایع سال 99 هجری از شبیخون ترکها به عربهای فاتح و مسلمان در آذربایجان سخن رانده است. «و فی هذه السنه، اغارت الترک علی آذربایجان فقتلو من المسلمین جماعه» (طبری، ج 5، ص 309) (تبریز: مادرشهر؛ ص 11، پانویس 12)
طبری در این متن روشن و همهفهم، به هیچوجه نمیگوید که ترکهای آذربایجان به عربهای فاتح و مسلمان شبیخون زدند و چنین نیز القا نمیکند که ترکان، بومیانِ آذربایجان بودند و با اعراب فاتح مبارزه کردند. طبری به صراحت و سادگی میگوید «ترکها به آذربایجان تاختند و گروهی از مسلمانان را کشتند». روشن است که منظور از این ترکهای بیگانهای که به آذربایجان هجوم آورده بودند، خزرهای ترکتباری بودند که از طریق قفقاز مدام به شمال غرب ایران میتاختند و طبق معمول خود و دیگر همتبارانشان، جان و مال مردم ایران را به باد فنا میدادند.
سلام دوست عزیز با اجازه شما این پست رو تماماً در بلاگم با ذکر بلاگ شما اشاعه خواهم داد. اگر رضایتی بابت اینکار نداشتین به بنده ابلاغ کنید، دوستدارشما
عمر تاریخ قلابی ایران باستان و تئوریهای جعلی نژادپرستان پان پارسبه اتمام رسیده و داره اخرین لحظاتشو میگذرونه.مرگ شوونیسم و نژادگرایی پان پارس رو به همه انسانهای ازاده و روشنفکر و همچنین تمام بشریت تبریک میگویم.تفکر نازی دوم هم از روی زمین برچیده شده و به زباله دان تاریخ سپرده شد.
عالی بود ... منم بروز هستم با معرفی دانشگاه گندی شاپور نخستین دانشگاه جهان
آیا می دانستید رقص و لباسی که آذربایجانی نامیده می شود در اصل متعلق به مردم گرجی تبار گرجستان است؟؟؟؟ درباره این موضوع دو تا مطلب گذاشته ام با عنوان فریدونشهر اصفهان ، شهر گرجی نشین ایران بخش اول و دوم خوشحال میشم تشریف بیاورید [گل]